توضیحات
این مجموعه داستان، شامل هشت داستان کوتاه است. لحن و فضای مسلط در اغلب داستانهای «رودخانه تمبی» از گسترش احساسات ناب انسانی شکل گرفتهاند.
هراس و حسرت در این داستانها آن قدر قوی هستند که مرز میان جهانهای متباین را گشودهاند. راوی گاه در رفت و برگشت میان این جهانها و در گذر از مرز، درباره جدایی علت و معلول از هم دچار تردید میشود. در داستان «سگها در مه» و «تلفن» این تردید به اوج میرسد و مفاهیم زمان و مکان را زیر سؤال میبرد.
داستانهای «شکار گراز»، «رودخانه تمبی» و «پلنگ» در فضایی رئال شکل گرفتهاند و به واقعیتی در پشت ظاهر قضایا اشاره دارند. رودخانه تمبی اولین کار بهروز ناصری است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«درختان بلوط سر به توی خود، در کمرکش کوه و کنار جاده ما را میبینند. انگار قرنها در سکوت فکر میکنند. خمیده یا برافراشته پر برگ یا تنک. با بارانهای پاییزی، برگها باطراوت شده، بار سبزشان از کالهکها خود را بیرون کشیدهاند. بزها تا جایی که قدشان اجازه داده،برگها را چریدهاند. ریشههای از خاک بیرونزده در دلم هراس میاندازد. انگار درختان هیچگاه در باد نمیلرزند و از آغاز حیات تاکنون در این فضای کوهستانی نفس میکشیدهاند. جاده تازه چنگ کشیده ریشههای تنومند تعدادیشان را از زیر خاک بیرون آورده،درختانی تنها با ریشههای لخت، در حال خشک شدن غمانگیز بود.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.